گزارش گل اركیده؛
هزاران میلیارد در دریاچه ارومیه خرج شد
ستاد احیای دریاچه ارومیه بعد از گذشت ۷ سال از شروع فعالیت و با صرف ۱۱ هزار میلیارد اعتبار، رسیدن به شرایط احیای اكولوژیك دریاچه را با اما و اگر به سال ۱۴۰۶ موكول كرد.
خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه: سرخ شدن رنگ دریاچه ارومیه در اواخر دولت محمود احمدی نژاد که نتیجه سال ها برداشت بیشتر از ظرفیت حوضه آبریز دریاچه بود زنگ های اخطار مرگ دریاچه را به صدا درآورد؛ این چالش از همان روزهای ابتدایی ایده شکل گیری یک ستاد ملی برای احیای دریاچه ارومیه را به دنبال داشت، ستاد فراقوه ای که قرار بود بر عملکرد وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان محیط زیست. دیگر نهادهای مرتبط نظارت داشته باشد تبدیل به یکی از شعارهای انتخاباتی حسن روحانی برای دوره یازدهم ریاست جمهوری شد.
دولت وی با وعده احیای دریاچه ارومیه روی کار آمد و می توان گفت وعده احیای دریاچه ارومیه بعنوان بزرگترین شعار اجتماعی دولت حسن روحانی در ابتدای شکل گیری بود که بنا داشت با متوقف کردن رویه سدسازی ها در اطراف حوضه آبریز دریاچه ارومیه، اعمال پروژه های همچون طرح نکاشت و کاهش وابستگی شدیدی به منابع آب و خاک این دریاچه را از خطر مرگ نجات دهد.
دولت یازدهم و دوازدهم برای تحقق بخشیدن به وعده دولت محیط زیستی و احیای دریاچه ارومیه ۱۱ هزار میلیارد تومان هزینه کرده اما در سال پایانی فعالیت خود، تضمین نتایج را منوط به همکاری دولت بعد دانستدولت یازدهم و دوازدهم برای رسیدن به این هدف، طی ۷ سال قبل حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان هزینه کرده است. و الان در واپسین سال فعالیت دولت دوازدهم، رئیس سازمان محیط زیست که به صورت همزمان مسئولیت دبیری کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه را هم بر عهده دارد، اعلام نموده که سطح آب این دریاچه تا سال ۱۴۰۶ به تراز اکولوژیک خود می رسد، هر چند در سال های ابتدایی فعالیت این ستاد گفته می شد دریاچه تا سال ۱۴۰۰ (همزمان با آخر سال فعالیت دولت) به تراز اکولوژیکی خود خواهد رسید. کلانتری با اشاره به اینکه سال جاری عملیات سخت افزاری احیای دریاچه به اتمام می رسد، تصریح کرد که وعده ایی که رئیس جمهور در سال ۱۳۹۲ به مردم داده بود محقق خواهد شد. البته با عنایت به این که وعده رسیدن به تراز اکولوژیک دریاچه ۶ سال بعد از آخر این دولت می باشد، رئیس سازمان محیط زیست وعده احیای دریاچه را نه به صورت کامل بلکه منوط به همراهی دولت بعدی دانسته و گفته است: نمی توانم قول بدهم نتایج حاصله در دولت بعدی حفظ شود.
تبدیل یک مطالبه اجتماعی به یک اقدام سیاسیبرای احیای دریاچه ارومیه، ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه ۱۹ پروژه کلان تعریف کرده بود که بر سه محور کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی، آوردن آب جدید از حوضه های آبریز ارومیه (انتقال بین حوضه ای)، و استفاده از آب های رود که قبلاً در حوضه آبریز مورد استفاده قرار می گرفت. در گزارش مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری که برپایه عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه انتشار یافته است احیای دریاچه ارومیه از یک مسئله اجتماعی به یک اقدام سیاسی از جانب دولت تبدیل گشته و بنابراین احتمال حاکمیت نظریه های کارشناسی در آن از همان سال های ابتدایی به حداقل رسید. این مساله سبب شد که تمرکز برای طرح های انتقال آب با اشکال سازه ای نسبت به اقناع افکار مردم (به ویژه کشاورزان و باغداران دو استان درگیر با مساله) برای تغییر الگوی کشت بیشتر باشد در حالیکه تمرکز برای تقاضای تالاب چالش های هیدروپلیتیکی را به همراه دارد که از همان ابتدا از جانب کارشناسان محیط زیست مورد انتقاد قرار گرفت.نادیده انگاری تبعات انتقال آب از رودخانه ای با آب شیرین به دریاچه ای با آب شورمهرداد میرسنجری کارشناس محیط زیست و پژوهشگر ژئوپلتیک در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به اینکه نگاه دست اندرکاران و متولیان ستاد احیای دریاچه ارومیه از همان ابتدا ملی نبوده و بیشتر به دنبال منافع سیاسی خود بودند، اظهار داشت: در چالش های زیست محیطی هنر ما این است که برای تأمین نیازهای خود، کمترین تغییر و صدمه را به محیط طبیعی وارد نماییم و انتقال آب بین حوضه ای بر طبق این دیدگاه پذیرفته شده نیست. ایشان در ادامه مدیریت و بهره مندی از آب های مرزی را از دو جنبه زیست محیطی و جنبه ملی حائز اهمیت دانست و اظهار داشت: از نگاه محیط زیستی آب های میان مرزی باید در همان محل مورد استفاده قرار گیرد. میرسنجری با اشاره به اینکه ستاد احیا باید رودهای منتهی به دریاچه را مدیریت می کرد و سدهایی را که بر روی آنها بسته شده بود را باید مورد بازبینی قرار می داد، اظهار داشت: سیستم طبیعی و حوضه آبریز طبیعی دریاچه ارومیه با انتقال آب بین حوزه ای گرفتار مشکل می شود چون که انتقال آب شیرین رودخانه زاب به دریاچه شور ارومیه به هیچ وجه مورد پذیرش زیست شناسان نیست و در این ستاد هم مورد مطالعه قرار نگرفته است که بدانیم چه تبعاتی خواهد داشت. از طرفی بنا به قول مسؤلان ستاد، باید از محل لایروبی رودخانه ها چیزی حدود، ۲۵۰ میلیون متر مکعب آب به دریاچه وارد می شد، اما در این حوزه مطالعه انجام نشده و معلوم نیست آیا این هدف ۷ سال قبل محقق شده است یا خیر. البته در دو سال منتهی به پایان کار دولت حسن روحانی در ستاد احیا که با صرف هزینه های گزاف احیای دریاچه باید نتایج حاصل از فعالیت بروز پیدا می کرد، بارش های بی سابقه و ترسالی به کمک آمد.شرایط رویایی بارش در حوضه دریاچه ارومیه به نام احیاکنندگان سند خوردمحمد درویش کارشناس محیط زیست و منابع طبیعی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه تنها حوضه ای که طی سه سال قبل ترسالی را تجربه کرده است، حوضه آبریز دریاچه ارومیه است، اظهار داشت: حتی شرایط بارندگی های سال جاری نسبت به سال قبل هم بهتر است، هیچکدام از حوضه های آبریز در کشور این حجم بارش را تجربه نکرده اند، و تنها ارومیه این شرایط رویایی را داشته است.
وی با انتقاد از اینکه ستاد احیا طی ۷ سال فعالیتش نتوانسته است سطح اراضی کشاورزی و باغات در اطراف دریاچه را کم کند، اظهار داشت: مهمترین عامل خشک شدن دریاچه افزایش بارگذاری کشاورزی بوده و هست، چطور انتظار داریم وقتی همچنان وزیر جهاد کشاورزی با افتخار از تولید محصول آب برسیب در این حوضه صحبت می کند و همچنان چغندر قند با وسعت زیاد کاشته می شود دریاچه احیا شود؟وی تنها طرح مهم دنبال شده از جانب ستاد احیا را طرح انتقال آب از سرچشمه های رودخانه زاب عنوان نمود و اظهار داشت: این طرح همانند دیگر طرح های انتقال آب به علت تبعات زیست محیطی اش، همیشه مورد انتقاد کارشناسان محیط زیست بوده است. درویش با اشاره به اینکه اجرای چند برنامه لایروبی و جمع آوری ذهاب شهرهای اطراف دریاچه، نوعی عوام فریبی برای پوشاندن مشکلات درونی ستاد است. اظهار داشت: طرح «نکاشت» یکی از مهمترین طرح هایی بود که می بایست از جانب ستاد دنبال می شد اما بعد از مدتی به نام طرح «به کاشت» تغییر نام داد و در نهایت با عنایت به تعارضاتی که با وزارت جهاد کشاورزی به وحود می آورد مسؤلان ستاد از اجرای آن صرف نظر کردند.کاهش وسعت اراضی باغی و کشاورزی، راهی که ستاد نرفته از آن بازگشتدرواقع، مهم ترین و ماندگارترین اقدام ستاد احیا، باید تغییر الگوی کشت در نظر گرفته می شد که برپایه این طرح وسعت اراضی کشاورزی و باغی در این عرصه باید به اندازه موجود در دهه ۱۳۸۰ باز می گشت و معیشت جایگزین با قدرت فراوزارتخانه ای ستاد احیا دنبال می شد، اما در نهایت این ستاد تسلیم فشارهای منطقه ای و لابی ها شد و هزینه های ستاد هم صرف مدیریت های سازه ای شدند.ظرفیت هایی که دریاچه ارومیه خود برای احیا دارددرویش معتقد است: اگر بتوانیم وسعت اراضی کشاورزی را کاهش دهیم همچنان می توانیم دریاچه را احیا نماییم. برای رسیدن به این هدف باید در راه معرفی معیشت های جایگزین و استحصال انرژی های نو حرکت نماییم و از مزیت همجواری با مرزها برای ایجاد منطقه آزاد تجاری بهره مند شویم. به قول وی دریاچه می تواند قطب گردشگری شمال غرب کشور باشد.
نبود نگاه مدیریت پایدار، کار احیای دریاچه را سازه محور کردمهمترین هدف گذاری از نظر کارشناسان محیط زیست برای احیای این دریاچه بعد از تغییر الگوی کشت، تعادل بخشی سطح آب های زیرزمینی این حوضه است چون سالهاست بهره برداران و باغ داران با حفر هزاران چاه غیر مجاز تمامی شریان های حیاتی دریاچه را از این طریق می بلعند. قرار بر این بود که وزارت نیرو با نصب کنتور بر روی چاه های مجاز و پر کردن چاه های غیرمجاز میزان مصرف را کنترل کند. اما به نظر می آید این برنامه مهم هم فراموش شد. شیرین ابوالقاسمی کارشناس محیط زیست هم در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه پایداری و رسیدن به نقطه تراز اکولوژیک در دریاچه زمانی رخ می دهد که دریاچه ارومیه تولید آب طبیعی داشته باشد، اظهار داشت: راههای اصلی ورود آب به این دریاچه حوضچه های آبی کف آن است که باید این حوضچه ها غنی و پرآب شود؛ این شرایط با قطع زنجیره پمپاژ آب سفره های آب زیرزمینی رخ می دهد. ابوالقاسمی تصریح کرد: هدایت آب از دو رودخانه سیمینه رود و زرینه رود به دریاچه شاید در زمان خشکسالی کمک کننده باشد اما چاره ساز نیست. وی با اشاره به اینکه ستاد احیای دریاچه نتوانست با وزارت جهاد کشاورزی برای مدیریت مصرف و انسداد چاه های غیر مجاز کنار بیاید، تصریح کرد: بنابراین مسؤلان ستاد برای رسیدن به نتیجه مطلوب در زمان محدودی که در اختیار داشتند به سمت ایجاد عملیات سازه ای رفتند. در حالیکه سال هاست وزارت جهاد کشاورزی با صدور مجوز برداشت از منابع آبی بیشتر از ظرفیت دریاچه، کشاورزان را محق در توسعه باغات حتی تا مرز دریاچه کرده است. این کارشناس با اشاره به اینکه وظیفه ستاد احیای دریاچه ارومیه باید ایجاد هماهنگی میان دستگاهی (وزارت نیرو، جهاد، کشور و سازمان محیط زیست) باشد و از این طریق مدیریت پایدار را رواج دهد، اظهار داشت: چون ستاد روی خوشی از دستگاه ها ندید خود وارد میدان شد.
با وجود هزینه های سرسام آوری که برای مدیریت سازه ای ستاد احیا شده حتی اگر دریاچه را همین امروز هم رها نماییم، اتفاق متفاوتی برای آن رخ نمی دهدابوالقاسمی، نگاه شخص عیسی کلانتری بعنوان مسئول اصلی ستاد را هم در این عدم موفقیت بی تاثیر ندانست و اظهار داشت: کلانتری همانند سال ها فعالیتش به حوزه کشاورزی، دیدگاه مدیریت پایدار منابع را در سیاست های ستاد مورد توجه قرار نداد. درحالیکه ستاد باید در قدم نخست به جای کاشت گونه هایی مثل سیب و چغندر، با ایجاد مشوق هایی تولید گیاهان شورپسند را به باغداران و کشاورزان پیشنهاد می داد که نیاز آبی افسار گسیخته باغات را متوقف نماید.
وی معتقد است: با وجود هزینه های سرسام آوری که برای مدیریت سازه ای ستاد احیا شده اگر دریاچه را همین امروز هم رها نماییم اتفاق متفاوتی از آنچه تا امروز رخ داده برای آن نمی افتد.
عدم حمایت و پشتیبانی از ذینفعان دریاچه برای تغییر رویکرد و بهره برداریاین کارشناس محیط زیست لایروبی رودخانه ها، تصفیه آب فاضلاب شهرهای اقماری، انتقال آب از رود زاب و هدایت آب سیمینه رود و زرینه رود را در مقابل مدیریت مصرف آب سفره های زیر زمینی برای دریاچه کم اهمیت تر خواند و اظهار داشت: از حوضه ۵ میلیون هکتاری دریاچه ارومیه هم اکنون ۳.۴ میلیون هکتار را باغات و املاک خصوصی تشکیل داده اند این باغات چه می کنند؟وی افزود: کارخانه های فرآوری گوناگونی در نتیجه این نوع برداشت از باغات در منطقه فعال شده و گویی باغداران و کارخانه های فرآوری هم قسم شده اند تا نیاز کل خشکبار دنیا را تأمین کنند. خب در این شرایط چه انگیزه ای برای تغییر کاربری اراضی میان باغداران به وجود می آید. به قول این کارشناس ستاد باید مشوق هایی برای تغییر این رویکرد آب محور در نظر می گرفت، ایجاد یک طرح گردشگری لاکچری در دامنه های سبلان، یا نگاه سازه محور در احیا، چنین انگیزه ای را در منطقه به وجود نمی آورد و دولت باید حمایت و پشتیبانی همه جانبه ای را از بهره برداران از این منابع داشته باشد.
ابوالقاسمی با اشاره به مثبت بودن تراز بارندگی در این حوضه آبریز طی سه سال گذشته، اظهار داشت: هرچند در سالهای اخیر بارندگی های خوبی در این عرصه وجود داشته است، اما مصرف موجود، تکافوی تأمین نیازهای اکولوژیک دریاچه را نمی دهد و نمی توان به این شرایط امیدوار بود. به گزارش گل ارکیده به نقل از مهر، هرچند به نظر می آید کوشش برای احیای دریاچه نیمه جان ارومیه در ابتدا با نگاه های زیست محیطی و اجتماعی همراه بود، اما با تبدیل این نگاه به یک شعار سیاسی صدمه دید و با وجود صرف بودجه های کلانی که به واسطه سیاسی شدن مسئله احیا خرج شد و ایجاد پروپاگاندای رسانه ای برای القای موفقیت دولتی که خویش را تنها دولت محیط زیستی ایران می خواند، شتابزدگی در کسب نتایج ملموس و روی آوردن به مدیریت سازه ای سبب شد، نقش مؤثر ذینفعان در جهت دهی به مصرف و برداشت از منابع آبی نادیده گرفته شود و همانطور که عیسی کلانتری دبیر اجرایی ستاد احیای دریاچه اذعان داشت: تضمینی بر باقی ماندن نتایج هزینه چند هزار میلیاردی احیای این دریاچه در سالهای آتی وجود ندارد.
منبع: گل اركیده
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب